حکایت
شبی راهزنان به قافلهای شبیخون زدند و اموال آنان را به غارت بردند، بعد از مراجعت به مخفیگاه نوبت به تقسیم اموال مسروقه رسید، همه جمع شدند و هرکس آنچه به دست آورده بود به میان گذاشت، رئیس دزدان از جمع پرسید چگونه تقسیم کنیم ؟ خدایی یا رفاقتی ؟
جمع به اتفاق پاسخ دادند خدایی.
رئیس دزدان شروع به تقسیم کرد، بیش از نیمی از اموال را برای خود برداشت و الباقی را به شکل نامساوی میان سه تن از راهزنان تقسیم کرد و به بقیه هیچ نداد، دیگران اعتراض کردند که ما گفتیم خدایی تقسیم کن تا تساوی رعایت شود و همه راضی باشیم این چه تقسیمیست ؟؟؟ رئیس پاسخ داد : خداوند به یکی زیاد بخشیده و به یکی کمتر و به یکی هم هیچ، خود شاهدی بر این ادعا هستید، آن تقسیمی که شما در نظر دارید تقسیم رفاقتی بود که نپذیرفتید پس حق اعتراض ندارید…
کجایید ای شهیدان خدایی
بلا جویان دشت کربلایی
تسلیت به مناسبت شهادت
ششمین امام شیعیان رییس مذهب شیعه
امام جعفر صادق (ع)
ـــــــــــ>>><<<<ــــــــــــــــــــــــــــ
کلبه دختر بارونی به حرمت شهادت
حضرت صادق(ع) و با نوشته ای از شهادت
به روز شده
تو نیز در جمع ما قطره باش
سلام به اقای عابدین زاده گرامی
ممنونم از حضورتون و کامنتهای پر از لطفتون
باز هم یه مطلب جالب دیگه
اینو که راست گفته خدا به یکی کم به یکی زیاد داده و به یکی هم هیچ نداده ..اما در اصل این ما هستیم بنا به کاری که انجام میدیم و تلاش میکنیم چیزی هم بدست میاریم اما خیلی وقتها هم شاهد ثروتهای باد اورده و ارثیه های کلانی هستیم که به یه ادمی میرسه که هیچ تلاشی نکرده برای ثروتمند تر شدن ...اما تو رفاقت حتی میشه ادم از سهم خودش هم بگذره...ممنون بسیار زیبا بود
موفق بایشید
سلام خیلی حکایت جالبی بود ولی به نظر من عدالت خدا بیشتر از اینه که اینطوری بگیم
سلام دوست عزیز
بسیار جالب بود
درود
قشنگ بود. راست گفته !
دوست دارم