لحظه به لحظه

دلم می خواست برای یکباربرای یکبارهم که شده دستهای 

مهربانت رابه امانت برروی شانه هایم بگذاری تا گرمی داشتن

تکیه گاهی مهربان راحس کنم

صدای قدم هایت راکه میشنوم تمام صداهادرنظرم بی معنا 

جلوه می کنند

ای بهترین تمام لحظاتم درسکوت روزهای زندگی ام ودرتاریکی

شبهای بی کسی ام ازتوسخن می گویم تمام لحظات دلتنگی ام

بهانه ی تورامیگیرند

برای امدنت لحظه ها نیز لحظه شماری میکنند وبرای دیدن 

دوباره ات تمام دیده ها بی تابی 

  

نظرات 6 + ارسال نظر
میترا نصیری سه‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:45 ب.ظ http://iceheart3.blogspot.com/

سلام وبلاگ قشنگی و پر محتوی داری به وبلاگ منم سری بزن تا با هم بیشتر همکاری کنیم ، مطمئن باش بدون هیچ هزینه و وقت ، اصلآ بدون کلیک روی تبلیغات و عضو شدن تو سایتهای مختلف می تونید درآمد داشته باشی مهم اینکه هر وقت که تو اینترنت بری حالا هرکاری داشته باشی دانلود کردن یا وبلاگ update کردن و غیره برات درآمد حساب می شه چیزی واقعا از دست نمی دی حتی اگه وقتی براش نذاری هر 5 ماه $20 می گیری

الهام پنج‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:16 ب.ظ

سلام خیییلیییی باحال و قشنگه خسته نباشی گلم

افسانه دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:20 ب.ظ http://maryamtakta.blogfa.com

سلام
وبلاگ خوب و زیبایی داری
امیدوارم هروزبهترازروز قبل بشه.
موفق باشی

mary پنج‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:19 ب.ظ http://www.maryblogfa.com

زیر بارند درختان که تعلق دارند ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد

farnaz جمعه 13 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 06:24 ب.ظ http://divo0ne.blogfa.com

are shayad dele kheylia be rahm biadd ba kho0bdanesh ama yeknafare k ba khondanesh ehsase shadi mikone

[ بدون نام ] شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:09 ب.ظ

بد نبودمیشه تحمل کرد شوخی بود خیلی خوبه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد