خواربار فروش و خدا
زنی با لباس های کهنه و مندرس و نگاهی مغموم وارد خواربار فروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواربار به او بدهد. به نرمی گفت که شوهرش بیمار است و نمیتواند کار کند و شش بچه اش بی غذا مانده اند.مغازه دار با بی اعتنایی محلش نگذاشت و با حالت بدی خواست او را بیرون کند زن نیازمند در حالی که اصرار میکرد گفت : آقا شما را به خدا به محض این که بتوانم پولتان را می آورم مغازه دار گفت : نسیه نمی دهد. مشتری دیگری که کنار پیشخوان ایستاده بود و گفتگوی آن دو را میشنید به مغازه دار گفت : ببین خانم چه می خواهد خرید این خانم با من. خواربار فروش با اکراه گفت : لازم نیست خودم میدهم. فهرست خریدت کو؟ زن گفت : اینجاست.مغازه دار از روی تمسخر گفت : فهرست را بگذا ر روی ترازو به اندازه وزنش هر چه خواستی ببر. زن لحظه ای مکث کرد و با خجالت از کیفش تکه کاغذی در آورد وچیزی رویش نوشت و آن راروی کفه ی ترازو گذاشت. همه با تعجب دیدند که کفه ترازو پایین رفت.خواربار فروش باورش نشد.مشتری از سر رضایت خندید و مغازه دار با ناباوری شروع به گذاشتن جنس در کفه ترازو کرد کفه ترازو برابر نشد آن قدر چیز گذاشت تا کفه ها برابر شدند. در این وقت خواربار فروش با تعجب و دلخوری تکه کاغذ را برداشت تا ببیند که روی آن چه نوشته شده است. روی کاغذ ، فهرست خرید نبود دعای زن بود که نوشته بود : ای خدای عزیزم تو از نیاز من با خبری خودت آن را برآورده کن. مغازه دار با بهت جنس ها را به زن داد و همان جا ساکت و متحیر خشکش زد.
salam dash mansour gooool aga man avalin kamint hastama
dadash khosh hal mesham ke man ham sar bezane
سلام.
منم نظر دادم. واقعا قشنگه بازم میام داش منصور.
سلام دوست عزیز
فوق العاده بود
درود
خیلی قشنگ بود
هم این هم قبلیش
راستی با تبادل موافقی ؟؟
لینکت کردم
توهم ما رو با نام عشق استقلا**ستاره** لینک کن
بای تا های
سلام آقا منصور
خوبی؟ چه خبر ولی واقعا وبت قشنگه ها
ما آپیما
یه سر بزن
[بوسه][خجالت][گل][بدرود]
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه سختی می کشد ان کسی که انسان است و از احساس سرشار.
واقعا جالب بود و من به این نوشته ایمان دارم که اگر خواسته ای بدون ریا باشد و توکل انسان به خدا فقط باشد همچنین اجابت شود دعا ها
اما خلوص نیتها این روزا کم شده مه دعا ها اجابت نمیشن
برای انتخابهاتون باید کف زد
kheili hal girie bahali bod
bebakhshid mesle baghie moadabane harf nazadam